عوامل متعددی باعث کم توجهی جامعه بین المللی به زلزله‌های افغانستان و آسیب پذیری بیشتر جوامع افغانی در برابر این زلزله ها شده است

معرفی رویداد

در 16 مهرماه 1402 زمین لرزه‌ای با بزرگای Mw:۶.۳±۰.۱ در نزدیکی استان هرات افغانستان، در نتیجه عملکرد گسلش معکوس در عمق ۱۰ کیلومتری در نزدیکی انتهای غربی رشته کوه هندوکش رخ داد.

در طول حدود یک ساعت زمین لرزه‌هایی با بزرگای ۶.۳، ۵.۵، ۴.۷ و ۶.۲ ریشتر در زنده جان اتفاق افتادند. هر دو زمین لرزه اصلی در امتداد یک صفحه گسلی شرقی-غربی رخ داده‌اند.

به گزارش مرکز ملی شبکه لرزه نگاری باند پهن پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی:

از زمان رخداد این زلزله تا زمان تهیه این گزارش ( 22مهر 1402) بیش از 500 زمین لرزه با بزرگای بیش از 2/5 ثبت شده است.

همچنین طبق اعلام مرکز لرزه نگاری کشوری وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران در این بازه زمانی، 295 زمین لرزه با بزرگای بیش از 2/5 رخ داده است.

مرکز سطحی زمین لرزه های هرات افغانستان (مهر 1402) - مرکز لرزه نگاری کشوری وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران
مرکز سطحی زمین لرزه های هرات افغانستان (مهر 1402) – مرکز لرزه نگاری کشوری وابسته به موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران

زلزله در افغانستان و مناطق اطراف آن به دلیل تعاملات پیچیده و فعال بین صفحات عربستان، اوراسیا و هند رایج است. زمین لرزه‌ها در غرب و مرکز این کشور عمدتاً تحت تأثیر حرکت رو به شمال صفحه عربستان نسبت به صفحه اوراسیا اتفاق می‌افتد. از سال ۱۹۲۰، هفت زلزله دیگر به بزرگی ۶ ریشتر یا بیشتر در فاصله ۲۵۰ کیلومتری زمین لرزه امروز، رخ داده‌اند.

گزارش زمین شناسی زلزله افغانستان
نقشه لرزه زمین ساخت و گسلهای فعال افغانستان

این فوج لرزه‌ای باعث خسارات مالی و تلفات هنگفت جانی ناشی از موقعیت جغرافیایی، اقتصاد ضعیف منطقوی و استفاده وسیع از شیوه‌های سنتی گِل و خشت در ساخت سازه‌ها و منازل شده است.

در حالی که فضای رسانه‌ها تحت تاثیر رخداد‌های خاورمیانه قرار دارد اما بحران مرگبار افغانستان به حاشیه رفته است.

در این یادداشت به دلایلی چند از عوامل موثر بر کم توجهی رسانه ها و مجامع بین المللی به زمین لرزه های اخیر افغانستان پرداخته‌ایم:

سایه جنگ

همزمان با آغاز درگیری حماس با اسرائیل، مجموعه زلزله‌های مرگبار در شمال غرب افغانستان رخ دادند؛ حادثه‌ای که تاکنون تلفات جانی بسیاری داشته است اما خبر درگیری‌های جنگی اخیر آنرا به حاشیه رانده است.

جنگ آغاز شده در خاورمیانه و تمرکز رسانه‌ها بر آن بدلیل اهمیت‌های ژئوپلوتیکی و سیاسی، باعث شده است تا اخبار زمین لرزه افغانستان کمتر در رأس اخبار بین‌ اللملی قرار بگیرد و به حاشیه رفته است تا سهم آن‌ها از کمک‌ های انسان‌ دوستانه بین‌ المللی نیز بسیار اندک باشد؛ تاکنون اعزام نیرو‌های امدادی و کمک‌های مورد نیاز به این منطقه به شدت کمرنگ بوده است. این در حالی است که بعد از گذشت یک هفته هنوز آمار دقیق تلفات این حادثه مشخص نیست؛ موضوعی که با توجه به کمبود امکانات لجستیکی و امدادی در این کشور دور از انتظار نبود.

 اگرچه حکومت طالبان تعداد کشته‌ شدگان را تنها در استان هرات افغانستان حدود ۲ هزار و ۵۰۰ نفر اعلام کرده است، اما «ملا جانان سایق» سخنگوی وزارت دولت در امور رسیدگی به حوادث، شمار تلفات زلزله در شهرستان «زنده جان» را ۴ هزار و ۵۰۰ کشته و زخمی اعلام کرده است. او گفت: «در پی این حادثه یک‌هزار و ۳۲۰ خانه نیز ویران شده است.» که روزانه به این آمار افزوده میشود.

به هر روی عدم اطلاع‌ رسانی دقیق و مناسب از وضعیت زلزله‌ زدگان از یک سو و جنگ در خاور میانه از سوی دیگر باعث شده است که توجه جامعه‌ جهانی و به‌ ویژه رسانه‌ها از زلزله‌ زدگان افغانستان به سمت بحران جنگ در خاورمیانه متمرکز شود. 

شاید به دلیل همین کم‌ توجهی است که نمی‌توان میزان کمک‌های انسان‌ دوستانه برای کمک به این زلزله‌ زدگان را چندان قابل‌ توجه دانست. در این بین البته نمی‌توان از نقش جایگاه ضعیف حکومت طالبان در جامعه جهانی نیز غافل شد.

استقرار حکومت طالبان

بدلیل عدم به رسمیت شناختن این دولت توسط جامعه جهانی و عدم تمایل دولتها به برقراری رابطه سیاسی و غیرسیاسی فعال و رسمی با طالبان، زوایای این بحران کمتر در رأس اخبار بین‌ اللملی قرار گرفته است.

شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد روز گذشته به احترام زلزله‌ زدگان هرات و قربانیان درگیری اسرائیل و حماس یک دقیقه سکوت کرد. آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد با ابراز تسلیت به آسیب‌ دیدگان زمین‌لرزه افغانستان گفت: «این سازمان در هماهنگی با کابل کمک‌های اضطراری را برای زلزله‌ زدگان این کشور ارائه می‌کند.»

ترکیه نیز از آمادگی این کشور برای هرنوع حمایت از زلزله‌ زدگان افغانستان خبر داده است. همچنین صندوق جمعیت سازمان ملل متحد (UNFPE) اعلام کرده که درتلاش است از در دسترس بودن خدمات بهداشت و سلامت برای مادران باردار، مادران و نوزادان زلزله‌ زده اطمینان حاصل و تدارکاتی را برای حفظ سلامت زنان و دختران فراهم کند.

همچنین به گفته برخی منابع خبری آلمان اعلام کرده است که قصد دارد بدون به رسمیت شناختن طالبان، به زلزله‌ زدگان افغانستان کمک کند. کره‌جنوبی نیز اعلام کرده است که این کشور یک میلیون دلار برای کمک به زلزله‌ زدگان افغانستان اختصاص داده است. همچنین گزارش‌ها حکایت از آن دارد که ایالات متحده آمریکا به دنبال یافتن راه‌هایی برای کمک به زلزله‌ زدگان است. وزیر امور خارجه این کشور همچنین از آمادگی برای اعزام تیم‌های پزشکی به این منطقه خبر داده است.

جلیل عباس‌ جیلانی، وزیر خارجه پاکستان نیز از آمادگی این کشور برای کمک‌های امدادی و نجات زلزله‌ زدگان افغانستان خبر داده است. همچنین عبیدالرحمن نظامانی، سفیر پاکستان در کابل گفته است که کشورش ارسال تیم‌های جست‌ و جو و نجات، دارو، مواد غذایی و سرپناه را برای زلزله‌ زدگان هرات در اولویت قرار می‌دهد. قاسم جومارت‌ توکایف، رئیس‌ جمهور قزاقستان نیز از ارسال کمک‌ های بشردوستانه این کشور به افغانستان در آینده نزدیک خبر داد و افزود: «کمک‌های بشردوستانه شامل غذا، چادر، دارو، پوشاک و سایر اقلام ضروری است و ارسال کالا به صورت هوایی و ریلی در آینده نزدیک انجام خواهد شد.»

” اگر چه براساس تمامی اسناد حقوق بشری جهان حق کمک به زلزله‌ زدگان افغانستان فارغ از رویکرد و رفتار حکومت آن همچنان محفوظ است، اما به نظر میرسد آن چه در عمل رخ داده است، موضوعی دیگر است.”

این درحالیست که فقر شدید این کشور به لحاظ اقتصادی و زیرساختی اتفاقاً این حادثه‌ دیدگان را به شدت نیازمند حمایت‌های ضروری از سوی جامعه‌ جهانی و به‌ ویژه کشور‌های ثروتمند می‌کند.

باید به این موضوع توجه کرد که آواربرداری با بیل و کلنگ به جای استفاده از ماشین‌ آلات مناسب مکانیکی (آن چنان‌ که برخی از مطلعین عنوان می‌کنند) نمی‌تواند زمینه نجات زیر آوارماندگان را فراهم کند. همچنین بسنده کردن به ارسال پتو و مواد غذایی نیز تنها کمکی فوری به شرایط فعلی این کشور است و در آینده نمی‌تواند به بازسازی این کشور کمک کند. به هر روی در حال حاضر برخی کشور‌ها به اظهار همدردی صرف کفایت کرده‌اند و برخی دیگر از کشور‌ها از جمله ایران نیز کمک‌های خود را به سمت این کشور گسیل کرده اند.

بی ثباتی

افغانستان بیش از چهل سال است در شرایط جنگ، بی ثباتی و چالش‌های امنیتی و اجتماعی بوده و توانایی اداره فاجعه‌های بزرگ از لحاظ امنتی، پزشکی، دارویی، اسکان و غذای زلزله زدگان را ندارد.

اين کشور جزء کشورهايى است که در تاريخ تحولات سياسی و اجتماعى خود منازعات و جدال هاى خونين بر سر تصاحب قدرت سياسى داشته است. اما شکل منازعه بر سر کسب قدرت سياسى ؛ بيشتر غير مسالمت آميز بوده است.

یکی از عوامل مهم بی ثباتی سیاسی؛ که بر عملکرد ضعیف حکومت بر اداره زلزله زدگان هرات منجر شده است، ناتوانی حکومت برای انجام کارها  و عدم ارتباط و مشارکت دادن سایر بخشها و نهادهای فرعی جامعه در تصمیم سازیها و تصمیم گیری های کلان ملی و سیاسی دانسته شده است.

 بی ثباتی سیاسی یکی از عوامل مهم ترویج و گسترش فساد مالی و اداری در دولت افغانستان بوده است، این بی ثباتی سبب  ناتوانی اقتصادی دولت  افغانستان در تأمین هزینه های زلزله زدگان شده است.

نگاه قومی به فجایع طبیعی

به باور برخی از کنشگران فضای مجازی، ورود پناهندگان افغانی از گذرگاه‌های غیررسمی به کشورهای همسایه، باعث ایجاد افکار عمومی منفی و واکنش کمتر در فضای حقیقی و مجازی نسبت به اتفاقات اخیر بوده است.

پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان با اشاره به اینکه افغانستان منطقه‌ای زلزله‌ خیز است، میگوید: طالبان از نظر پزشکی و دارویی وضعیت خوبی ندارد. وقتی تفکر دولتمردان طالبان این باشد که خواست خدا است کسی به آن توجه نمیکند.

این کارشناس با اشاره به اینکه نباید مسائل سیاسی در مسائل بشری دخالت داده شود، تصریح کرد:

«جای تاسف دارد که مسائل سیاسی بر مسائل انسانی، آن‌ هم از این نوع حاکم شده است و این واقعیت تلخ وجود دارد. البته در زمان وقوع حوادث طبیعی در کنار کمک کشورها، سازمان‌های امداد جهانی برای کمک در منطقه حادثه‌ دیده حضور می‌یابند، اما به دلیل نبود امنیت کافی در افعانستان این سازمان‌ها نتوانستند حضور یابند. با این وجود انتظار می‌رود که کشور‌های همسایه کمک بیشتری داشته باشند هرچند که این بار دراین حادثه کشور‌های غربی منفعل عمل کرده‌اند.»

رسانه ضعیف

بحران زلزله از جمله رویدادهایی است که قبل از تفسیر و تحلیل نیازمند انتشار اخبار برخط است، بنابراین گام نخست در این مواقع ارتباط قوی و‌ موثر با منابع حاضر در رویداد است.

در این زمینه رسانه‌های افغانستان در اطلاع رسانی، شفاف­ سازی، تبیین و تحلیل وقایع و مخابره آن به جامعه بین‌ المللی عملکرد ضعیفی داشته‌اند.

مدل‌هایی از این دست نشان می‌دهد که نقش رسانه‌ها نسبت به بحران‌های ملی (در ارتباط با سوانح طبیعی و تکنولوژیکی) تا چه حد می‌تواند عمیق، گسترده، علمی و سازمان‌ یافته باشد.

رسانه‌های جمعی مي‌توانند با در اختيار گذاشتن اطلاعات صحيح درباره شدت و ميزان رخدادهای طبيعـی از جمله زلزله و با اعلام فهرست بازماندگان حادثه، كمک كنند تا از ميزان پرسش‌ های مضطربانه مردم درباره عزيزانشان كاسته شود.

البته تحريف حقايق، افسانه سازی، اغـراق در گستردگی اثـرات حادثـه و مداخله در تصميمات، از جمله نقش‌ های منفی رسانه‌ها در حوادث غير مترقبه می‌باشد.

پوشش بحران‌ انتخابی

یکی از معیارهای اصلی برای ارزیابی اهمیت هر بحران، میزان توجهی است که جریان‌های رسانه‌ای به آن بحران می‌کنند. هر چه رسانه‌ها به یک بحران توجه بیشتری کنند، آن بحران می‌تواند مهم‌تر، اصلی‌تر و خطرناک‌تر ارزیابی ‌شود.

پوشش جهانی بحران‌‌ زلزله افغانستان توسط رسانه‌ها، انتخابی است و آن‌ها گرایش دارند بر اساس سیاست‌های خود بر اولویت‌های متفاوتی تاکید کنند.

علی‌ رغم کارکردهای مناسب رسانه‌ها در مدیریت بحران، توجه انتخابی رسانه‌ها به بحران‌ها باعث می‌شود در بسیاری از موارد بحران‌های محدود و جزیی به دلیل جذابیت، بزرگ‌ نمایی شوند و از سوی دیگر بحران‌های مهم و خطرناک به دلیل کم‌ توجهی، مغفول واقع شوند.

در مرحله پیش از بحران، کارکرد آموزشی و فرهنگ‌ سازی رسانه‌ها بیشتر حائز اهمیت است زیرا ایجاد آمادگی از طریق آموزش، بسیار کم‌ هزینه‌تر از آموختن از یک فاجعه است.

رسانه‌ها همچنین به واسطه برخورداری از کارکرد نظارت بر محیط و تفسیر می‌توانند در مرحله پیش از بحران، بحران‌های بالقوه و در حال شکل‌ گیری را در محیط ملی شناسایی و به مسئولان و کارگزاران گوش‌زد کنند.

مدل‌ هایی از این دست نشان می‌دهد که نقش رسانه‌ها نسبت به بحران‌های ملی (در ارتباط با سوانح طبیعی و تکنولوژیکی) تا چه حد می‌تواند عمیق، گسترده، علمی و سازمان‌ یافته باشد.

 
عوامل آسیب پذیری مردمی چیست؟

واضح است که یکی از عواملی که منجر به افزایش آسیب پذیری میشود موجودیت گسترده گسل‌های فعال در منطقه است. 

فاصله زمانی تکرار مجدد زلزله‌ها در هر منطقه ممکن است هزاران سال باشد که بدین اساس  این تکان ها در تاریخ امروزی رخ نداده اند و به ندرت در ذهن و خاطرات فرهنگی مردم محلی و رهبران مدنی باقی می ماند. عدم آگاهی در این قسمت ممکن برای جامعه ایکه آماده نباشد فاجعه بار باشد، زیرا این احتمال میرود که مردم آگاهی کامل در مورد حفاظت خویش در جریان زلزله نداشته باشند.

نوعیت ساخت و ساز خانه ها و سازه‌های بزرگ دومین عامل مهم در آسیب پذیری جمعیت روستایی و شهری زلزله اخیر افغانستان است. در بسیاری از کشورهای آسیایی، ساخت و ساز گِل و خشتی تقویت نشده با روش های محلی در روستاها و مناطق دور افتاده رایج است.

خانه‌ها و ساختمان‌های دیگر شامل یک سقف ضخیم مسطح یا گنبدی  از گل خشک شده است که توسط چوب بر روی دیوارهایی گلی قرار دارد یا در مورد خانه های اخیراً آسیب دیده در افغانستان، از بلوک‌های سنگی که با گل خشک شده با هم چسپانده شده اند.

 این منازل مسکونی به آسانی در مقابل نیروی های  زلزله تخریب شده و فرو ریختن دیوار های سنگین و سقف، تلفات جانی سنگین و خسارات مالی گسترده را بوجود آورده است.

محیط زیست منطقه نیز نقش زیادی در آسیب پذیری دارد. جمعیت بسیاری از کشورهای آسیایی در حاشیه ‌های باریک بین دشتها  و کوه‌ها زندگی می‌کنند که فرصت‌های سکونت و کشاورزی را فراهم میسازد  و از جانب دیگر راه های دسترسی برای مهاجرت و تجارت نیز از این طریق فراهم می گردد.

این در حالیست که در حاشیه‌‌های اکثر کوه ‌ها توسط گسل‌های فعال لرزه‌ای وجود دارد. بدین اساس مردم در مجاورت با خطر قرار می گیرند. در کنار شکستگی‌های بزرگ و گسلهای فعال، چشمه‌ها منبع اصلی آب هستند و زندگی را در مناطق غیر مسکونی فراهم می‌سازند.

سطح ایستابی آبهای زیرزمینی در لبه‌های کوه‌ و تپه‌ها نیز میتواند آب را از طریق شبکه‌ چاه‌ها یا کاریز  (نوعی کانال زیرزمینی) فراهم سازد. اما موقعیت نزدیک به گسلهای فعال، هنگامی که با روش‌های سنتی ساختمان سازی ترکیب می‌شود، روستاها و مناطق اطراف شان را حتی در مقابل زلزله‌های متوسط و کوچک آسیب پذیر می‌کند.

Picture of تهیه و تنظیم گزارش

تهیه و تنظیم گزارش

تیم خبری زویناس

LinkedIn
Telegram
WhatsApp
Email
Print
دوره‌های زمین شناسی
دوره‌های آموزشی با گواهی معتبر
کلیک کنید
ابزار زمین شناسی
دستگاه‌ها و محصولات زمین شناسی
کلیک کنید
Previous slide
Next slide